English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (312 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mock-up U مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
mock-ups U مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
exchange U دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanged U دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanges U دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanging U دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
pages U 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
paged U 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
page U 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
development U زمان لازم برای توسعه محصول جدید
developments U زمان لازم برای توسعه محصول جدید
launching U قرار دادن محصول جدید در بازار
launched U قرار دادن محصول جدید در بازار
launches U قرار دادن محصول جدید در بازار
launch U قرار دادن محصول جدید در بازار
installing U تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
install U تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
installs U تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
flags U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
constitutes U تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constitute U تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constituting U تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constituted U تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
fields U محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
field U محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
fielded U محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
cads U محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cad U محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
release U قراردادن محصول جدید دربازار
released U قراردادن محصول جدید دربازار
analysis U یات هزینههای محصول جدید
releases U قراردادن محصول جدید دربازار
research U توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
developments U برنامه ریزی تولید محصول جدید
researches U توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
researching U توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
development U برنامه ریزی تولید محصول جدید
researched U توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
recombinant U موجود دارای صفات ارثی متشکل جدید
test U داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند
tested U داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند
tests U داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند
phew U برای نشان دادن بی تابی
phew U برای نشان دادن بیزاری
uberstreichen U لگام را برای چند گام رهاکردن برای نشان دادن گام مرتب اسب
models U ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
model U ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
modeled U ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
modelled U ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
updates U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
update U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updated U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
hyphen U علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه
numeric U حرفی که در برخی حالت برای نشان دادن یک عدد است .
clocks U ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند
hyphens U علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه
PRN U نشانهای در Dos-Ms برای نشان دادن پورت چاپگر استاندارد
clock U ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند
nil pointer U نشانه گر برای نشان دادن انتهای لیست زنجیره موضوعات
long pull U اضافه پیمانهای که درنوشابه خانه ها برای جلب مشتریان میدهند
feasibility U امتحان و گزارش درباره کارایی و هزینه محصول جدید که آماده فروش میشود
checked U رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
colours U صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
checks U رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
sectors U سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
sector U سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
cartoon design U نقشه شطرنجی فرش برای نشان دادن محل گره زدن
stopping U بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
stopped U بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
colour U صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
stops U بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
accuracy U کل تعداد بیتهایی که برای نشان دادن یک عدد در کامپیوتر به کار می رود
Good grief! <idiom> U این کلمه برای نشان دادن تعجب (چه خوب چه بد)استفاده میشود
ablegate U مامور مخصوص پاپ درکشورهای بیگانه برای دادن نشان و خلعت
stop U بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
blips U علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
blip U علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
digit U عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
check U رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
digits U عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
logic U قطعه آزمایش که وضعیت منط قی قط عات یا مدارها را نشان میدهد
ended U کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
ends U کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
forecaddie U باربر وسط مسیر برای نشان دادن محل فرود گوی گلف
bubble help U خط ی روی صفحه نمایش برای نشان دادن آنچه شما به آن اشاره می کنید
key signature U گامهای کوتاه و بلندی که پس ازکلیدموسیقی برای نشان دادن نوع ک لیدنوشته میشود
insertion point U نشانگری که برای نشان دادن محل تایپ متن در یک نوشته استفاده میشود
end U کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
goal light U چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
auto U توانایی صفحه نمایش برای نشان دادن همان تصویر پس از عوض کردن nesolution آن
autos U توانایی صفحه نمایش برای نشان دادن همان تصویر پس از عوض کردن nesolution آن
breaker line U خطی در رسم فنی برای نشان دادن حذف قسمتی از جسم درشکل مزبور
reference U نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
burn notice U علامت رمز برای نشان دادن اینکه یک نفر یا گروهی ازافراد قابل اعتماد نیستند
hyphens U برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
hyphen U برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
routing indicator U گروهی از حروف که برای نشان دادن محل جغرافیایی یک ایستگاه یا یکان یا قرارگاه به کار می رود
references U نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
markers U علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
marker U علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
discharge indicator disc U دیسک رنگی معمولا زرد یاقرمز برای نشان دادن تخلیه سیستم اطفاء حریق
phonetician U متخصص استعمال علائم وحروف خاصی برای نشان دادن طرزتلفظ کلمات صوت شناس
cats U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
cat U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
returned U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
return U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
backslash U کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند
returns U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returning U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
electronic U سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و...
forces U کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
force U کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
forcing U کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
gyro U برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
suspends U دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
suspending U دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
telltale U نوار فلزی یا چوبی روی دیوار جلو اسکواش نوارپارچه وصل به بادبان برای نشان دادن سمت باد
suspend U دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
redirects U حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirecting U حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirected U حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirect U حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
puncuation U نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
complementation U سیستم اعداد برای نشان دادن اعداد مثبت و منفی
bartender U کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
bartenders U کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
dithering U ترکیب نقطههای رنگارنگ برای یک رنگ جدید یک روش گرافیکی کامپیوتر برای افزودن شدت نور نمایش
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
test U محیط ی برای آزمایش برنامه ها
tests U محیط ی برای آزمایش برنامه ها
tested U محیط ی برای آزمایش برنامه ها
ebcdic U کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
fullest U که از همه صفحه موجود استفاده میکند. درون یک پنجره نشان داده نمیشود
full U که از همه صفحه موجود استفاده میکند. درون یک پنجره نشان داده نمیشود
tree U مشاهده پروندههای ذخیره شده روی دیسک ه برای نشان دادن پرونده ها و زیرپرونده ها مرتب شده اند
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
prompt U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompted U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompts U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
marker U دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
markers U دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
rules U روش آزمایش پیام ورودی برای وضعیتهای خاص
kludge U 1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
kluge U 1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
sorts U برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sorted U برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sort U برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
operation U آزمایش هایی برای برنامه و آمادگی داده را بررسی می کنند
tested U اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
test U اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
tests U اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
acceptance test آزمایش کوچک شدگی آزمایش برداشت
print U عمل محصول نرم افزاری که به کاربر امکان میدهد که نحوه فاهر شدن صفحه هنگام چاپ را نشان دهد
prints U عمل محصول نرم افزاری که به کاربر امکان میدهد که نحوه فاهر شدن صفحه هنگام چاپ را نشان دهد
printed U عمل محصول نرم افزاری که به کاربر امکان میدهد که نحوه فاهر شدن صفحه هنگام چاپ را نشان دهد
flash U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashed U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashes U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
tests U اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
tested U اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
test U اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
primer U کتاب راهنما یا کتار دستورات ساده و مثالها که نحوه کار برنامه یا اپراتورهای سیستم جدید را نشان میدهد
primers U کتاب راهنما یا کتار دستورات ساده و مثالها که نحوه کار برنامه یا اپراتورهای سیستم جدید را نشان میدهد
Archie U سیستمی از سرورهای اینترنت که فایلهای عمومی موجود روی اینترنت را نشان میدهد
designs U مشخصاتی برای طراحی یک محصول
design U مشخصاتی برای طراحی یک محصول
There are no tickets available for tonight . U بلیط برای امشب موجود نیست
CD WO U مناسب برای ذخیره سازی متون آرشیو و یا آزمایش ROM-CD پیش از دوباره کاری
relative income hypothesis U بوده و نقش اداب و رسوم در رابطه بامصرف را نشان میدهد . این تئوری ازدیگرتئوریهای جدید درباره مصرف است
products U محصول تولید شده برای فروش
products U ول مواد لازم برای تولید یک محصول
product U محصول تولید شده برای فروش
product U ول مواد لازم برای تولید یک محصول
represent U عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
personalize U تنظیم یا تط بیق یک محصول برای کاربر خاص
soil conservation U مهیا کردن خاک برای محصول بخصوصی
represents U عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
represented U عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
metabolisms U تحولات بدن موجود زنده برای حفظ حیات
metabolism U تحولات بدن موجود زنده برای حفظ حیات
reseats U صندلی جدید دادن
reseated U صندلی جدید دادن
reseating U صندلی جدید دادن
reseat U صندلی جدید دادن
material U مادهای که برای استفاده اتمام محصول به کار می رود
materials U مادهای که برای استفاده اتمام محصول به کار می رود
analog U مدارهای موجود در PCB برای تبدیل خروجی دیجیتال به آنالوگ
proceed time U زمان لازم برای معرفی به پایگاه جدید
I'm saving up for a new bike. U من برای یک دوچرخه جدید صرفه جویی می کنم.
renaming U دادن نام جدید به فایل
renamed U دادن نام جدید به فایل
renames U دادن نام جدید به فایل
rename U دادن نام جدید به فایل
example is better than precept U نمونه اخلاق از خود نشان دادن بهترازدستوراخلاقی دادن است
dummies U محصول کپی برای بررسی عکس العمل مشتری به طرح
dummy U محصول کپی برای بررسی عکس العمل مشتری به طرح
televising U درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televised U درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televise U درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televises U درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com